در گفتگوی جلال حسن خانی با احمد روستا چهره شاخص و سرشناس علم برندینگ و بازاریابی برای کتاب تاریخ معاصر ساخت و ساز معاصر ایران،ایشان مطالبی را عنوان کردند که قسمتی از این موارد را در مقاله زیر میخوانیم.
احمد روستا مردی متفکر، مطمئن و دانش آموخته تجارب موفق و ناموفق کسب و کارهاست.
وی بیش از سی جلد کتاب را تالیف یا ترجمه نموده است.
در دیداری که به عنوان نماینده کلوپ معماران و سازندگان با ایشان داشتیم، در دفتری پر نور و مملو از کتاب دید تهران قدیم و جدید از پنجره ها مشخص بود و دکتر روستا از این دید به عنوان گذشته، حال و آینده نام برد.
قسمتی از مصاحبه با احمد روستا:
بهترین حرکت در الگوشناسی برای انسان از یک جوان تا یک سالمند، خودشناسیست.
اولین الگوی شما، موفقیت خود شماست. چرا ما همیشه بهترین عوامل موفقیت را در دیگران جستجو میکنیم؟ دیگران با ما تفاوتهای بسیاری دارند و ما باید ابتدا از خودمان شروع کنیم.
کدام انسانیست که موفقیتی نداشته و یا احساس خوشبختی نکرده است؟ ما همه چیز را در دیگران میبینیم اما نمیخواهیم آنچه در خودمان هست را پیدا کنیم. از روزی که زندگیتان را به خاطر
می آورید چندبار زمان گذاشتید تا علل موفقیتتان در کنکور، در انتخاب یک رشته تحصیلی و یا در ازدواج و هر نوع ارتباط دیگر را بررسی کنید؟ و این کار را انجام دهید و نتایج را تبدیل به یک کتابچه کرده و همواره بخوانید. علل و عوامل عدم موفقیت و سعادتمندی چه بوده است؟ این علل یا بایدو نبایدها به عملکردها تبدیل میشوند. بعد از بهدست آمدن این عملکردها باید بهینهیابی کرد. باید دید افراد دیگری که در رشته شما موفق هستند چهکردهاند. عوامل موفقیت آنها را نیز جمع آوری کنید. در کنار این دستاوردها، نظرات دنیای علم و کارشناسان را نیز درباره موفقیت ببینید. در انتها به یک مدل بسیار مفید برای زندگی دست پیدا کرده اید.
از دید من زندگی بر چهار عنصر استوار است:
بایدها، نبایدها، شایدها و نشایدها.
شاید و نشاید یعنی شرایط من و شرایط محیط که باید و نبایدها را تحت تاثیر قرار میدهد. وقتی شرایط من از یک کار کوچک به یک کار بزرگ تبدیل میشود، بایدها و نبایدها نیز تغییر میکنند. وقتی شرایط من از مجردی به تاهل تغییر پیدا میکند، خیلی از بایدها و نبایدهای رفتاری من تغییر میکند. بنابراین میتوان گفت که نه باید ثابت است و نه نباید. شرایط حاکم بر من و محیط باعث جابجایی آنها شده و این نکته ایست که کمتر به آن توجه میشود.
اگر دقت کنیم میپذیریم که ما انسانهایی هستیم که تحت شرایط محیط زندگی میکنیم و این شرایط است که اگر خوب درک کنیم باید بر آن اساس برای سازگاری با بایدها و نبایدها تغییر ایجاد کنیم. چون خیلی از نگرشها، باورها، هنجارها و عواملی که تا دیروز برای من مناسب بود ممکن است امروز مناسب نباشد و در اینجاست که پدیده سبک جدید زندگی و مدیریت ارتباط شکلمیگیرد که این سبک باید بر اساس واقعیت تغییر کند.
سازگاری رمز ماندگار زندگی، بزرگترین عامل موفقیت و بزرگترین نعمتی که خداوند به انسان داده، برخلاف آنچه متداول است و افراد به خصوص در زمانی که عزیزانمان ویا فرصت های تحول و پیشرفت را از دست میدهیم به ما میگویند ” خدا به انسان فراموشی داده ” که هرگز صحیح نیست.
ما هیچ وقت عزیزانمان را فراموش نمیکنیم. در واقع موفقیت و شکست عاملی دارد که ما قدر آن را ندانستیم و به آن بیتوجه بودیم و آن سازگاریست. سازگاری یعنی چگونگی انعطاف پذیری، انطباق پذیری با سرعت بالا و چابک همراه با تحولات. اگر به عنوان یک شرکت کوچک یا بزرگ.
میخواهید که در دنیای بسیار تحولآفرین آینده تداوم حضور داشته باشید:
1- درک کنید.
2- تمدید کنید.
3- ترویج کنید.
به دلیل اینکه سازگاریست که به شما قوت و آمادگی پیدا کردن راهکاری بهتر درهر شرایطمیدهد.
سازگاری از زندگی خانوادگی تا زندگی کاری سه رکن دارد:
گاهی با مشکلات کاری و خانوادگی کنار آمدن، گاهی کوتاه آمدن که ممکن است مشکل ناشی از سوءتفاهم و اشتباه شما و یا عواملی که دیگران ایجاد کرده اند باشد و در زمانی هم قاطعانه بایستید. رعایت هرکدام از این ارکان، باعث بیشتر شدن ارزش شما در جامعه شده، علاوه بر این هم خودتان آرامش بیشتری دارید و هم این آرامش را برای دیگران به ارمغان میآورید.
به کمک عبارات دانایی توانایی است میتوانید خودتان مدلسازی کنید. چگونه من میتوانم واژه ها را به ویژگیها تبدیل کنم؟
اینجاست که شما از واژه های دانایی، توانایی، برنایی و امثالشان مدلهایی برای زندگی و همینطور موفقیت در کسب و کار پیدا میکنید و فرایندهای جدیدی را تعریف میکنید.
از دید من کسب و کار چند فرایند دارد. فرایند یادگیری به معنای به کارگیری و نتیجه گیری است. باید دائما برای یادگیری تازه ها متواضع بود. باید از هر کس و هرچیزی که ممکن است ارزش جدیدی به شما بیفزاید استفاده درست کنید. اما یادگیری به تنهایی کافی نیست. مهمترین مهارت شما این است که آنچه را یادگرفتید، برای آینده به درستی به کار بگیرید و اگر این یادگیری و تحول به درستی انجام شد، برای نتیجه گیری بیشتر و ارزش آفرینی مادی و معنوی تلاش کنید.
آن زمان است که میبینید چقدر در کسب و کار و زندگی موفقتر هستید. در این میان عده ها ی یادگیری را به دریافت مدرک و نه ارزش و درک کوتاه کردهاند. نباید عالم بی عمل بود. یادگیری فقط علم نیست بلکه تجربه و مهارتهاست. افراد زیادی هستند که به دانشگاه نرفتند اما از صدها تحصیلکرده برتر هستند. چون آنها بینشی دارند که هرکسی ندارد. شاید غیرقابل باور باشد اما خیلی از افراد موفق، دانش علمی نداشتند اما دید، بینش و بصیرت بسیار ویژه داشتند. دید و بصیرت یعنی مهارت دیدن نادیدنیها؛ درواقع دیدن آنچه که دیگران نمیبینند.
مثالهایی همچون:
تو مو میبینی و من پیچش مو. تو ابرو و من اشارتهای ابرو.
بسیاری از افراد موفق در هر حوزهای، چه در ایران و چه خارج از ایران، انسان هایی بسیار بصیر و با دید وسیع وخاص بوده اند که البته این دید قابل انتقال نیست. دید باید توسط خود فرد پرورش داده شود. ذاتی نیست و با تمرین و قرار گرفتن در انواع داد و ستدها، فعالیتها و ارتباطات روزبه روز بیشتر و وسیعتر میشود.
تهیه شده در واحد تحقیق و توسعه
کلوپ معماران و سازندگان