اولین بار در دعوت تلفنی فرامرز شریفی، وی از من اسامی سایر معماران شرکت کننده در مصاحبه را پرسید و عدم حضور تعدادی از معماران را به من گوشزد نمود. پس از قرار مصاحبه تنظیم شد، یک روز وسط هفته ظهر به دفتر او در خیابان یخچال شریعتی رفتم. نمای دفتر نشان از این داشت که یکی از آثار خود اوست و وقتی از پرسنل دفترش سوال کردم حدسم درست از آب در آمد. تا قبل از مصاحبه وقتی به نام فرامرز شریفی برمیخوردم، در ذهنم ساختمان آجری با حال و هوای خاص معماری دهه شصت تداعی میشد. بعد از اینکه وارد اتاق مصاحبه شد، پشت میز نقشه کشی نشست.
مدتها بود که خبری از این میزها در دفاتر معماری نبود و یادم آمد اساتید زمان تحصیل خودم اعتقاد داشتند که اول دست قوی، بعد کامپیوتر. قبل از شروع مصاحبه شریفی به من گفت شیخ زین الدین بهتر از او سخن میگوید چرا به سراغ او نرفتم. مصاحبه شروع شد و این بار هم فضایی متفاوت از قالب زندگی و کار حرفه ای معماری پیش کسوت را نظاره گر بودم.
خیلی ساده و صریح سخن میگفت . در میان صحبتهایش یکی از تفاوتهای اصلی او را در دیدگاه و رویکرد کاریش دیدم. شیریفی، قبل از ورود به هر پروژه کارفرما را میبیند و تنها توافق کاری او آنست که کارفرما تا آخر اتمام کار نبایستی به کارگاه وارد شود. البته بها و گارانتی سنگین این روش کاری این است که او به کارفرما اختیار میدهد هر قسمتی را نپذریفت با هزینه خودش تخریب و بازسازی مینماید. قابل حدس است که این مورد هرگز اتفاق نیفتاده و از نتیجه کار همه راضی بوده اند.
نکته دیگر در میان صحبتهایش استفاده از یکی دو پیمانکار بود که ساله.ا با ایشان کار میکردند. در میان صحبتهایش به روال ورود به طراحی و توجه او به مسایل سکونت در ساخته نهایی پی بردم. در قسمتی از فیلمی که در کانال آپارات کلوپ معماران و سازندگان نمایش داده شده فرامرز شریفی در تعریف واقعی معمار گفت: معمار وقتی خط میکشد، ساخته شده آنرا میبیند.